هوش مصنوعی:
این شعر به مفاهیمی مانند خواب، غفلت، مرگ، عافیت و هستی میپردازد. شاعر از خوابیدهها و غبار صحرا صحبت میکند و به دنبال معنا در میان این مفاهیم است. او به تفاوتهای میان جهل و دانش اشاره میکند و از عجز و ناتوانی در برابر هستی سخن میگوید.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند مرگ و غفلت ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۲۶۱۷
ندیدم در غبار و دود این صحرای خوابیده
بجز خواباندن مژگان ره پیدای خوابیده
زمینگیری چه امکانست باشد مانع جهدم
به رنگ سایهام من هم جهان پیمای خوابیده
اگر آسودگی میخواهی از طاقت تبرّا کن
طریق عافیت در پیش دارد پای خوابیده
جهان بیخودی یکرنگ دارد جهل و دانش را
تفاوت نیست در بنیاد نابینای خوابیده
عدم تعطیل جوش هستی مطلق نمیگردد
نفس چون نبض بیدار است در اعضای خوابیده
چنان در خود فرو رفتم به یاد چشم مخموری
که جوشد از غبارم ناز مژگانهای خوابیده
ز غفلت چند خواهی زندگی را منفعل کردن
که غیر از مرگ روشن نیست جز سیمای خوابیده
دل آرام چون بر خاک زد بنیاد هستی را
نفس پامال شد زین صورت دیبای خوابیده
نماند از قامت خمگشته در ما رنگ امیدی
تنککردیم برگ عیش ازین صحرای خوابیده
زحرف و صوت مردم بوی تحقیقی نمیآید
به هذیانکن قناعت از لبگویای خوابیده
ز شکر عجز بیدل تا قیامت برنمیآیم
به رنگ جاده منزل کردهام در پای خوابیده
بجز خواباندن مژگان ره پیدای خوابیده
زمینگیری چه امکانست باشد مانع جهدم
به رنگ سایهام من هم جهان پیمای خوابیده
اگر آسودگی میخواهی از طاقت تبرّا کن
طریق عافیت در پیش دارد پای خوابیده
جهان بیخودی یکرنگ دارد جهل و دانش را
تفاوت نیست در بنیاد نابینای خوابیده
عدم تعطیل جوش هستی مطلق نمیگردد
نفس چون نبض بیدار است در اعضای خوابیده
چنان در خود فرو رفتم به یاد چشم مخموری
که جوشد از غبارم ناز مژگانهای خوابیده
ز غفلت چند خواهی زندگی را منفعل کردن
که غیر از مرگ روشن نیست جز سیمای خوابیده
دل آرام چون بر خاک زد بنیاد هستی را
نفس پامال شد زین صورت دیبای خوابیده
نماند از قامت خمگشته در ما رنگ امیدی
تنککردیم برگ عیش ازین صحرای خوابیده
زحرف و صوت مردم بوی تحقیقی نمیآید
به هذیانکن قناعت از لبگویای خوابیده
ز شکر عجز بیدل تا قیامت برنمیآیم
به رنگ جاده منزل کردهام در پای خوابیده
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.