هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر است که درگیر غم و اندوه شده و از خودبیگانگی و ناامیدی رنج می‌برد. او از جنون، عافیت گریزی و جستجوی آگاهی در میان غفلت سخن می‌گوید. شاعر با تصاویری مانند غبار، توفان و شمع، احساسات خود را به تصویر می‌کشد و به دنبال رهایی از قیدوبندهای زندگی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و روان‌شناختی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی مفاهیم مانند جنون، یأس و خودبیگانگی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۷۳

غبارم می‌کشد محمل به دوش نالهٔ دردی
که از وحشت نگیرد دامن اندیشه‌اش گردی

به توفان تماشای ‌که از خود رفته‌ام یارب‌؟
که‌گردم می‌دهد یاد از نگاه جلوه پروردی

خرد را در مقام هوش تسلیم جنون‌ کردم
به حال خوبش هم باز آمدن دارد ره مردی

تماشای سواد عافیت برده‌ست از خویشم
مگر مژگان بهم آردکسی تا من کنم‌ گردی

درین غفلت‌سرا از یاس بردم فیض آگاهی
گلاب افشاند همچون صبح بر رویم دم سردی

جرس آتش زنم دود سپندی پرفشان سازم
به دوشم تا به‌کی محمل‌کشد فریاد بیدردی

چسان با صفحهٔ افلاک سازد نقش آزادم
غبارم دامن مژگان نگیرد چون نگه فردی

شبستان جسد پاس از دل بیدار می‌خواهد
جهانی خفته‌ است اینجا و پیدا نیست شبگردی

بجستیم آخر از قید طلسم نارساییها
شکست بال قدرت‌گشت بر ما چنح ‌مردی

ز بس چون شمع بیدل با شکست ‌رنگ درجوشم
ز هر عضوم توان‌کرد انتخاب چهرهٔ زردی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.