هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، بیانگر احساسات عمیق شاعر دربارهٔ ناامیدی، عشق، درد و رنج است. او از ناله و شکایت به عنوان ابزاری برای بیان دردهای درونی استفاده می‌کند و به مفاهیمی مانند عرفان، طبیعت و هستی می‌پردازد. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های پیچیده، احساسات خود را به نمایش می‌گذارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۹۳

به یأس هم نپسندید ننگ بیکاری
دل شکستهٔ ماکرد ناله معماری

در آن بساط ‌که موجود بودن‌ست غرض
چو ذره اندکی ما بس است بسیاری

به رنگ غنچه درین باغ بیدماغان را
نسیم درد سر و شبنم است سر باری

خدنگ ناله که از جوش نه فلک گذرد
منش به داغ جگر می‌کنم سپرداری

سرم به خدمت هستی فرو نمی‌آید
نفس به گردنم افتاد و کرد زناری

چه سحر کرد ندانم نگاه جادویت
که مرده است جهانی به ذوق بیماری

در آرزوی دهان تو بسکه دلتنگم
نفس به سینهٔ من ره برد به دشواری

جهانی از نم چشمم مگر به توفان رفت
به بحرش ای مژه‌ام بیش ازبن نیفشاری

دگر چو سایه‌ام از خانمان چه می‌پرسی
نشسته‌ام به غبار شکسته دیواری

نگاه اگر نشود صرف تار و پود تمیز
سر برهنه ‌کند چون حباب دستاری

ز هرزه تازی اگر بگذرد سرشک خوش است
گهر شود چو نشیند ز قطره سیاری

کجاست‌ گوهر دیگر محیط عرفان را
مگر ز جیب تامل سری برون آری

طلسم غنچه هجوم بهار در قفس است
به خون نشین و طرب‌کن اگر دلی داری

چه جلوه‌ها که نشد فرش حیرتم بیدل
صفای خانهٔ آیینه داشت همواری
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.