هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند ناامیدی، رنج، فقر، و تلاش برای رهایی از مشکلات زندگی می‌پردازد. شاعر از دردهای بشری، بی‌کاری، و اسارت در چرخه‌ی سختی‌ها سخن می‌گوید و گاهی به تسلیم و رضا در برابر تقدیر اشاره می‌کند. همچنین، در ابیاتی به حسد، رنج‌کشی، و بی‌نشان بودن وجود انسان پرداخته شده است.
رده سنی: 18+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از ابیات حاوی مفاهیم تلخ و ناامیدکننده‌ای هستند که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۹۵

دمی‌ که عجز شود دستگاه بیکاری
گره گشایی ناخن کشد به سر خاری

میان آگهی و راحتست بیزاری
ز جوهر آینه‌ها راست دام بیداری

دمیده است ز زنجیر بال وحشت موج
بود رهایی ما در خور گرفتاری

کسی مباد اسیر شکنجهٔ افلاس
که آدمی به سر دار به زناداری

ز لوح سایه جز این حرف سر خطی ندمید
که پایمال جهانند اهل بیکاری

چو برگ لاله سیاهی ز داغ ما نرود
به چشم اختر ما نیست رنگ بیداری

بقدر تفرقهٔ دل شکفتن آهنگیم
جنون بهاری ما داشت رنگ دشواری

مقیم عالم تسلیم باش و راحت ‌کن
بلند و پست جهان سایه است همواری

چنان مباش‌ که در چشم مردم از حسدت
مژه به کژدمی افتد، نگه کند ماری

چو گل بهار نشاطت دلیل بیدردی‌ست
خوش آنکه خون شوی و رنگ درد برداری

چو ذره هستی من ‌کاش بی‌نشان بودی
خجل ز نیستی‌ام کرد هیچ مقداری

به گریه عرض رموز وفا مبر بیدل
برات دیده مکن فضلهٔ جگر خواری
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.