هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و سودا سخن می‌گوید که او را به جنون و رنج کشیده است. او از احساسات آشفته و نابسامانی که عشق در او ایجاد کرده، سخن می‌گوید و خود را مانند کشتی‌ای توصیف می‌کند که در دریای پرتلاطم و خونین گرفتار شده است. نهنگ‌ها و امواج خروشان نماد مشکلات و سختی‌هایی هستند که او را احاطه کرده‌اند. در نهایت، شاعر به ناتوانی خود در درک این تغییرات و احساسات پیچیده اعتراف می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق و پیچیده‌ای مانند عشق، رنج، و احساسات آشفته است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده مانند نهنگ و دریای خونین نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۱۸۵۵

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کُند مَجنون
دِلَم را دوزخی سازد دو چَشمَم را کُند جیحون

چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه بِرْبایَد
چو کَشتی‌اَم دَراَنْدازد میانِ قُلْزُمِ پُرخون

زَنَد موجی بر آن کَشتی که تَختهْ تَختهْ بِشْکافَد
که هر تَخته فروریزد زِ گَردش‌های گوناگون

نَهنگی هم بَرآرَد سَر خورَد آن آبِ دریا را
چُنان دریایِ‌ بی‌پایان شود‌ بی‌آبْ چون هامون

شِکافَد نیز آن هامون نَهنگِ بَحْرفَرسا را
کَشَد در قَعْرْ ناگاهان به دستِ قَهرْ چون قارون

چو این تبدیل‌ها آمد نه هامون مانْد و نه دریا
چه دانم من دِگَر چون شُد که چونْ غَرق است در‌ بی‌چون

چه دانم‌های بسیار است لیکِن من‌ نمی‌دانم
که خوردم از دَهان بَندی در آن دریا کَفی اَفْیون
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.