هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند عشق، تسلیم، افتادگی و ناتوانی در برابر تقدیر می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات انسانی در برابر عشق و سرنوشت را بیان می‌کند. او از افتادگی به عنوان نمادی از تسلیم و عجز در برابر عشق و هستی یاد می‌کند و نشان می‌دهد که گاهی اوقات تنها راه رسیدن به آرامش، پذیرش و تسلیم شدن است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۲۷۳۸

چند پیچد بر من بی‌دست وپا افتادگی
از رهم بردار تا گیرد عصا افتادگی

شیوهٔ عشاق چون اشک است در راه نیاز
ابتدا سرگشتگیها، انتها افتادگی

نیست سعی ما بیابان مرگ منتهای خضر
لغزش پایی‌ست خواهد برد تا افتادگی

عالمی از عجز ما چیده‌ست سامان غرور
کرد ما را سایهٔ بال هما افتادگی

بگذار ازکوشش ‌که دارد وادی تسلیم عشق
جاده از خود رفتن و منزل ز پا افتادگی

دامن تسلیم هم آسان نمی‌آید به دست
خاک گردیدیم تا شد آشنا افتادگی

هر چه از ما گل ‌کند تمهید تسلیم است و بس
سرکشی هم دارد از دست دعا افتادگی

کرکسی از پا درافتد ما ز سر افتاده‌ایم
یک زمین و آسمان از ماست تا فتادگی

ما به تعظیم از سر بنیاد خود برخاستیم
شعله هم‌گرکرد با خاشاک ما افتادگی

همچو آتش سر مکش بیدل‌که در تدبیر امن
خاک بنیاد ترا دارد به پا افتادگی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.