هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و اشتیاق شاعر به شمس‌الدین است. شاعر از درد هجران و آتش عشق شمس‌الدین سخن می‌گوید و از تأثیرات عمیق این عشق بر وجود خود می‌گوید. او از ناتوانی عقل در برابر این عشق و از حالات مختلف روحی خود در این مسیر عرفانی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۵۹

مَنَم آن حَلْقه در گوش و ِنشَسته گوشِ شَمسُ الدّین
دِلَم پُرنیشِ هِجْران است بَهرِ نوشِ شَمسُ الدّین

چو آتش‌های عشقِ او زِ عَرش و فَرش بُگْذشته ست
دَرین آتش ندانم کرد من روپوشِ شَمسُ الدّین

در آغوشَم بِبینی تو زِ آتش تَنگ‌ها لیکِن
شود آن آبِ حیوان از پِیِ آغوشِ شَمسُ الدّین

چو دیگی پُختْ عقلِ من چَشیدم بود ناپُخته
زدم آن دیک در رویَش زِ بَهرِ جوشِ شَمسُ الدّین

دَرین خانه‌‌یْ تَنَم بینی یکی را دست بر سَر زن
یکی رَنْجور در نَزْع و یکی مَدهوشِ شَمسُ الدّین

زبانِ ذوالفَقارِ عقل کاین دریا پُر از دُر کرد
زبانش بازبِگْرفت و شُد او خاموشِ شَمسُ الدّین
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.