هوش مصنوعی: این متن به بیان حالات عاشق و مست و تشبیهات مربوط به آن‌ها می‌پردازد. عشق به عنوان گوهری گران‌بها و عاشق به عنوان سلطان سلاطین توصیف می‌شود. همچنین، از افتادن و سقوط به عنوان نمادی از حالات روحی و عرفانی استفاده شده است. متن به زیبایی حالات عاشقانه و مستانه را با تصاویر شاعرانه بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و استعارات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارد.

غزل شمارهٔ ۱۸۶۱

ای قاعدۀ مَستان در همدِگَر اُفْتادن
اِسْتیزه گری کردن در شَور و شر اُفْتادن

عاشق بَتَر از مَست است عاشقْ هم از آن دست است
گویم که چه باشد عشق در کانِ زَر اُفْتادن

زَر خود چه بُوَد؟ عاشقْ سُلطانِ سَلاطین است
ایمِن شُدن از مُردن وَزْ تاجِ سَر اُفْتادن

درویش به دَلْقْ اَنْدَر وَنْدَر بَغَلَش گوهر
او نَنگ چرا دارد از دَر به دَر اُفْتادن؟

مَست آمد دوش آن مَهْ اَفکَنده کَمَر در رَهْ
آگَهْ نَبُد از مَستی او از کَمَر اُفْتادن

گفتم که دِلا بَرجِه میْ بر کَفِ جان برنِهْ
کُافْتاد چُنین وقتی وَقت است دراَفْتادن

با بُلبُلِ بُستانی هم دست شدن دستی
با طوطیِ روحانی اَنْدَر شِکَر افُتادن

من‌ بی‌دل و دل داده در راهِ تو افتاده
وَاللّهْ که‌ نمی‌دانم جایِ دِگَر اُفْتادن

گَر جامِ تو بِشْکَستم مَستَم صَنَما مَستَم
مَستَم مَهِل از دستَم وَنْدَر خَطَر اُفْتادن

این قاعده نوزاد است وین رَسمْ نو اُفتاده‌ست
شیشه شِکَنی کردن در شیشه گَر اُفْتادن
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.