هوش مصنوعی:
این متن از زبان فردی است که از رفتارهای ناشایست و تکبر دیگران شکایت میکند و خود را صوفی و آمر به معروف معرفی میکند. او از مردم میخواهد که از رفتارهای نادرست دوری کنند و به سوی حقیقت و معنویت روی آورند. همچنین، او به اهمیت خاکساری و پاکی درونی برای رسیدن به آب حیات اشاره میکند و از شمس تبریزی به عنوان نماد نور و حقیقت یاد میکند.
رده سنی:
18+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، انتقادهای اجتماعی مطرح شده در متن ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۱۸۷۰
ای نَفْسِ چو سگ آخِر تا چند زنی دَندان
وَزْ کِبْرِ کَسان رنجی وَنْدَر تو دو صد چندان
گِریانی و پُرزَهری با خَلْق چه باقَهری
مانندِ سَر بریان گشته که مَنَم خندان
من صوفیِ باصوفَم من آمِر مَعروفَم
چون شِحْنه بُوَد آن کَس کو باشد در زندان؟
مَعْذوریِ خود دیده در خویش تُرُنْجیده
عُذرِ دِگَران خواهد از بابِ هُنرمندان
بر دانش و حالِ خود تَأویل کُنی قرآن
وان گاه هم از قُرآن در خَلْق زنی سِندان
آبِ حَیَوان یابی گَر خاک شوی رَهْ را
وَزْ باد و بُروت آیی در نارْ تو دَربَندان
بُگْریز از این دَربَند بر جُمله تو دَر دَربَند
جُز شَمسِ حَقِ تبریز سُلطانِ شِکَرقَندان
وَزْ کِبْرِ کَسان رنجی وَنْدَر تو دو صد چندان
گِریانی و پُرزَهری با خَلْق چه باقَهری
مانندِ سَر بریان گشته که مَنَم خندان
من صوفیِ باصوفَم من آمِر مَعروفَم
چون شِحْنه بُوَد آن کَس کو باشد در زندان؟
مَعْذوریِ خود دیده در خویش تُرُنْجیده
عُذرِ دِگَران خواهد از بابِ هُنرمندان
بر دانش و حالِ خود تَأویل کُنی قرآن
وان گاه هم از قُرآن در خَلْق زنی سِندان
آبِ حَیَوان یابی گَر خاک شوی رَهْ را
وَزْ باد و بُروت آیی در نارْ تو دَربَندان
بُگْریز از این دَربَند بر جُمله تو دَر دَربَند
جُز شَمسِ حَقِ تبریز سُلطانِ شِکَرقَندان
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.