هوش مصنوعی: این متن به مفاهیم عرفانی و فلسفی مانند توبه، عشق الهی، و ماهیت وجود انسان می‌پردازد. شاعر از ناپایداری دنیا و اهمیت رهایی از هواهای نفسانی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که ذات انسان در هر شرایطی ثابت است. همچنین، به موضوعاتی مانند مرگ، زندگی پس از مرگ، و شادی درونی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند مرگ و زندگی پس از مرگ ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۷۱

دو چیز نخواهد بُد در هر دو جهان می‌دان
از عاشقِ حَقْ توبه وَزْ بادِ هوا اَنْبان

گَر توبه شود دریا یک قَطره نیابَم من
وَرْ خاک دَرآیَم من آن خاک شود سوزان

در خاکِ تَنَم بِنْگَر کَزْ جانِ هواپیشه
هر ذَرّه دَرین سودا گشته‌‌ست چو دلْ گَردان

خاصیَّتِ من این است هر جا که رَوَم اینَم
چه دوزَد پالانگَر هر جا که رَوَد؟ پالان

گویند که هر کِه هست در گورْ اسیر آید
در حُقّه تَنگْ آن مُشک نَگْذارد مُشک اَفْشان

در سینه تاریکَت دل را چه بُوُد شادی؟
زندان نَبُوَد سینه میدان بُوَد آن می‌دان

اَنْدَر رَحِمِ مادر چون طِفْلْ طَرَب یابد
آن خون بِهْ ازین باده وان جا بِهْ ازین بُستان

گَر شَرح کُنم این را تَرسَم که مُقَلِّد را
آید به خیال اَنْدَر اندیشه سَرگَردان
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.