هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از غم و شادی‌های عشق سخن می‌گوید. او از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دل خود می‌نویسد و از فرصت‌های از دست رفته و تمناهایش صحبت می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به داستان‌های قرآنی مانند یوسف و یعقوب دارد که بر جنبه‌های عرفانی شعر می‌افزاید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار باشد. همچنین، برخی اشارات تاریخی و ادبی نیازمند دانش پایه‌ای از ادبیات و فرهنگ فارسی است.

غزل شمارهٔ ۳۸۵

امشبم کشت غمت، عشرت فردای تو خوش
کار خود کرد به من غمِ دل، غم های تو خوش

گر چنین غمزه کند کاوش دل، ممکن نیست
که شود خاطرم از شغل تماشای تو خوش

فرصتم نیست که در پای تو جان افشانم
بس که می آیدم از دیدن بالای تو خوش

دیدم از زلفِ شکن در شکن و چین در چین
همه جا خاص تو ای دل، بنشین، جای تو خوش

مصر گلشن ز تو ای یوسف کنعان خوش بوست
شب یعقوب تو خوش، روز زلیخای تو خوش

سحر و معجز صفت چند عطا کردهٔ توست
هم دل سامری و هم دل زیبای تو خوش

دل عرفی خبر از ناخوشیش نیست که نیست
پایدار تو خوش و پای تمنای تو خوش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.