هوش مصنوعی:
این داستان درباره پیرمردی است که به خاطر حرص مال و دوستی فرزندش، دست به کار خلاف شرع و عرف میزند. او به توصیه پسرش، زر را از درخت دزدیده و پنهان میکند. قاضی با هوشمندی حقه آنها را میفهمد و پس از مجازات پسر، پیرمرد با توبه و راستگویی به مقام شهادت میرسد. پسر پس از مجازات، پدر مردهاش را به خانه میبرد و دزد اصلی نیز به برکت راستی و امانتداری سود میبرد. نتیجه اخلاقی داستان این است که عاقبت مکر و خیانت ناپسند است.
رده سنی:
12+
محتوا شامل مفاهیم اخلاقی و دینی است که برای درک بهتر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی جزئیات داستان مانند مجازات پسر ممکن است برای کودکان خردسال نامناسب باشد.
بخش ۴۱ - ادامهٔ حکایت دو شریک
این مثل بدان آوردم تا بدانی که بسیار حیلت و کوشش بر خلق وبال گشتست. گفت: ای پدر کوتاه کن و درازکشی در توقف دار، که این کار اندک موونت بسیار منفعت است. پیر را شره مال و دوستی فرزند در کار آورد، تا جانب دین و مروت مهمل گذاشت، و ارتکاب این محفظور بخلاف شریعت و طریقت جایز شمرد، و برحسب اشارت پسر رفت. دیگر روز قاضی بیرون رفت و خلق انبوه بنظاره بیستادند. قاضی روی بدرخت آورد و از حال زر بپرسید. آوازی شنود که: مغفل برده ست. قاضی متحیر گشت و گرد درخت برآمد، دانست که در میان آن کسی باشد - که بدالت خیانت منزلت کرامت کم توان یافت - بفرمود تا هیزم بسیار فراهم آوردند و در حوالی درخت بنهادند و آتش اندران زد. پیر ساعتی صبر کرد، چون کار بجان رسید زینهار خواست. قاضی فرمود تا او فرو آوردند و استمالت نمود. راستی حال قاضی را معلوم گردانید چنانکه کوتاه دستی و امانت مغفل معلوم گشت و خیانت پسرش از ضمن آن مقرر گشت. و پیر از این جهان فانی بدار نعیم گریخت با درجت شهادت و سعادت مغفرت. و پسرش، پس از آنکه ادب بلیغ دیده بود و شرایط تعریک و تعزیز در باب وی تقدیم افتاده، پدر را، مرده، بر پشت بخانه برد. و مغفل ببرکت راستی و امانت یمن صدق و دیانت زر بستد و بازگشت.
و این مثل بدان آوردم تا بدانی که عاقبت مکر نامحمود و خاتمت غدر نامحبوبست.
و این مثل بدان آوردم تا بدانی که عاقبت مکر نامحمود و خاتمت غدر نامحبوبست.
تعداد ابیات: ۰
۱۱۱۸
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۴۰ - حکایت غوک و مار
گوهر بعدی:بخش ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.