هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از شمس تبریزی است که در آن شاعر از عشق و جذابیت معشوق سخن میگوید و تأثیرات عمیق این عشق را بر خود و دیگران توصیف میکند. او از زیبایی و جذابیت معشوق و تأثیرات روحانی و عرفانی این عشق بر روی خود و دیگران سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۸۹۴
گَر زان که مَلولی زِ من ای فِتْنه حوران
این سِلْسِله بُگْذار و کسی را بِمَشوران
در کوچه کوران تو یکی روز گُذشتی
اُفتاد دو صد خارش در دیده کوران
در خواب نِمودی تو شبی قامَتِ خود را
بر سَرو بِیَفْزود زِ تو قَدِّ قُصوران
ای آن که تو را جُنبشِ این عشقْ نَبوده ست
حیران شده بر جایِ تو چون تازه حُضوران
از لَحْنِ عَرابی چو شُتُر بادیه کوبَد
زین لَحْن چه بیگانهیی ای کم زِ سُتوران
عِشقا تو سُلَیمان و سَماع است سپاهَت
رفتند به سوراخِ خود از بیمِ تو موران
شَمسُ الْحَقِ تبریز چو خورشید بَرآیَد
زیرا که زِ خورشید بُوَد جامه عوران
این سِلْسِله بُگْذار و کسی را بِمَشوران
در کوچه کوران تو یکی روز گُذشتی
اُفتاد دو صد خارش در دیده کوران
در خواب نِمودی تو شبی قامَتِ خود را
بر سَرو بِیَفْزود زِ تو قَدِّ قُصوران
ای آن که تو را جُنبشِ این عشقْ نَبوده ست
حیران شده بر جایِ تو چون تازه حُضوران
از لَحْنِ عَرابی چو شُتُر بادیه کوبَد
زین لَحْن چه بیگانهیی ای کم زِ سُتوران
عِشقا تو سُلَیمان و سَماع است سپاهَت
رفتند به سوراخِ خود از بیمِ تو موران
شَمسُ الْحَقِ تبریز چو خورشید بَرآیَد
زیرا که زِ خورشید بُوَد جامه عوران
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.