هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق، زیبایی و ستایش معشوق سخن می‌گوید. او از شنیدن رازها، مستی و لطافت عشق، و ضرورت پاک کردن دل از خرافات صحبت می‌کند. همچنین، شاعر به زیبایی طبیعت و معشوق اشاره کرده و از اهمیت عشق و وفا در زندگی می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی و عشق ممکن است نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری برای درک کامل داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۱۸۹۳

صد گوشِ نواَم باز شُد از رازْ شُنودن
بی بودْ دَهَنده نَتَوان زادن و بودن

اُسْتودنِ تو بادِ بهار آمد و منْ باغ
خوش حامِله می‌گردد اَجْزا زِ سُتودن

بر هَمدِگَر افتادنِ مَستانْ چه لَطیف است
وَزْ هَمدِگَر آن جامِ وَفا را بِرُبودن

ای آن کِه به عشقِ رُخِ تو واجِب و حَقّ است
آیینه دل را زِ خُرافاتْ زُدودَن

آوازِ صَفیرِ تو شنیدیم و فَریضه ست
این هُدهُدِ جان را گِرِه از پایْ گُشودن

تا چند دَرین ابرْ نَهان باشد آن ماه؟
جان‌‌ها به لَب آمد هَله وَقت است نِمودن

ای گُلْشَنِ رویِ تو زِ دِیْ ایمِن و فارغ
وِیْ سُنبُلِ ابرویِ تو ایمِن زِ دُرودَن

ساقی چو تویی کُفر بُوَد بودنْ هُشیار
وان شب که تویی ماه حَرام است غُنودن

چون آمد پیراهنِ خوش بویِ تو یوسُف
بس بارِد و سَرد است کُنون لَخْلَخه سودن

گفتم که بِبوسَم کَفِ پایِ تو مرا گفت
آن جسم بُوَد کِشْ بِتَوانند بَسودن

بَسْ تا شَهِ ما گوید کو راست مُسَلَّم
پُر کردنِ اَفْهام و بر اَفْهامْ فُزودن
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.