هوش مصنوعی: در این متن، گفت‌وگویی بین کمان و تیر انجام می‌شود. کمان به تیر اعتراض می‌کند که چرا با وجود پیر شدنش، تیر همچنان او را سرزنش می‌کند و به او طعنه می‌زند. کمان به تیر هشدار می‌دهد که او نیز روزی پیر و شکسته خواهد شد و نباید مغرور باشد. تیر پس از شنیدن سخنان کمان، از جنگ و ستیز دست می‌کشد و با کمان صلح می‌کند. در پایان، متن بر اهمیت صلح و پرهیز از جنگ تأکید می‌کند.
رده سنی: 12+ این متن دارای مفاهیم اخلاقی و تعلیمی است که برای درک بهتر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره و کنایه در متن ممکن است برای کودکان زیر 12 سال کمی پیچیده باشد.

بخش ۲۸ - جواب دادن کمان به تیر و صلح کردن

چون کمان این سخن شنید از تیر
بر دلش زخم‌ها رسید از تیر

گفت تا کی شکست پیری من؟
بگذر از طعن گوشه‌گیری من

که تو هم بعد از آن که پیر شوی
بشکنی زود و گوشه‌گیر شوی

خویش را بر فلک مبر چندین
به پر دیگران مپر چندین

تو ز پهلوی من شکار کنی
کارفرما منم، تو کارکنی

بر سر فتنه دیده‌اند تو را
اره بر سر کشده‌اند تو را

تیز ماری و راست چون کژدم
همه را نیش می‌زنی از دم

هر طرف کز ستیز می‌گذری
میزنی نیش و تیز می‌گذری

بارها بر نشانه جا کردی
باز کج رفتی و خطا کردی

اهل عالم تو را از آن سازند
که بگیرند و دورت اندازند

چون تو را شاه می‌کند پرتاب
تو چرا می‌شوی ز من در تاب؟

تیر چون راست یافت قول کمان
صلح کرد وز جنگ تافت عنان

باز عقد موافقت بستند
به هم از روی مهر پیوستند

هیچ کاری ز صلح بهتر نیست
بدتر از جنگ کار دیگر نیست

صلح باشد طریق اهل فلاح
زان جهت گفته‌اند صلح و صلاح
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۷ - مناظرهٔ تیر و کمان با یکدیگر
گوهر بعدی:بخش ۲۹ - واقف شدن مردم از عشق‌بازی و دلداری درویش و بهانه ساختن رقیب شکار را به جهتجدایی آن‌ها
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.