هوش مصنوعی: شاه در فصل بهار تصمیم به شکار می‌گیرد و به همراه همراهانش به صحرا می‌رود. پس از شکار، تصمیم به بازگشت می‌گیرد اما با دیدن تیری که به سمتش پرتاب شده، متوجه می‌شود که این تیر برای شکار است و دوباره وسوسه شکار به سراغش می‌آید. او عاشق شکار غزال می‌شود و به دنبال آن می‌رود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم شاعرانه و نمادین است که ممکن است برای کودکان کم‌سن قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند شکار و عشق نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۳۰ - حیله کردن رقیب و خبردار نمودن شاه گدا را

روز دیگر که وقت میدان شد
باز شه را هوای جولان شد

آمد و کرد هم‌عنانی او
شد مشرف به هم‌زبانی او

گفت شاها رسید فصل بهار
معتدل شد برای لیل و نهار

همه روی زمین گلستان شد
موسم باغ و وقت بستان شد

سبزه از برف شد عیان امروز
عالم پیر شد جوان امروز

ابر نیسان به کوهسار آمد
باز آبی به روی کار آمد

هیچ دانی که سیل چون شده است؟
از سر کوه سرنگون شده است

سبزه بر هر طرف فگنده بساط
بر زمین پا نمی‌رسد ز نشاط

از گهرهای شبنم و ژاله
شد مرصع پیالهٔ لاله

ژاله و لاله از سیاهی داغ
آشیان کرده زاغ و بیضهٔ زاغ

آهوی مست لاله‌ها خورده
همچو مستان پیاله‌ها خورده

وقت آن شد که ما شکار کنیم
عزم صحرا و لاله‌زار کنیم

جام گل رنگ لاله را بینیم
چشم مست غزاله را بینیم

لاله را ساغر شراب کنیم
آهوی مست را کباب کنیم

شد مقرر که چون شود نوروز
شاه فرخ به طالعی فیروز

عزم گلگشت نوبهار کند
گه خورد باده گه شکار کند

باز چون شاه عزم میدان کرد
عالمی را هلاک از جولان کرد

مهر چندان که بر سپهر نمود
به هوادار خویش مهر نمود

چون برفت آفتاب عالمگرد
شاه هم میل بازگشتن کرد

گفت با این گدا چه کار کنم؟
که خبردارش از شکار کنم

همرهش هر که بود غافل ساخت
جانب او تگاوری انداخت

چون گدا دید جانب تیرش
گشت آگه ز حسن تدبیرش

گفت دانستم این شکاری کیست
معنی این خدنگ‌کاری چیست

باشد این تیر از برای شکار
باز شد شاه را هوای شکار

سوز عشقی که داشت افزون شد
سر به صحرا نهاد و مجنون شد

از پی آن غزال شیر شکار
رفت و با آهوان گرفت قرار
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۹ - واقف شدن مردم از عشق‌بازی و دلداری درویش و بهانه ساختن رقیب شکار را به جهتجدایی آن‌ها
گوهر بعدی:بخش ۳۱ - رفتن درویش به صحرا و ساکن شدنش در کوهی و منتظر بودنش به مقدم شاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.