هوش مصنوعی: این متن شعری است که توصیف کننده کوهی عجیب و پر از رنج و اندوه است. کوهی که با تیغ خود ماه و مهر را می‌برد و با سنگ‌هایش بر سپهر می‌زند. این کوه با عاشقان در جنگ است و دامنش پر از سنگ‌های جنگ است. در بهاران، سیل گلگون آن مانند اشک پرخون جاری می‌شود. درویشی پر از غم و اندوه در این کوه ساکن می‌شود و ناله‌هایش باعث می‌شود کوه نیز ناله کند. ناله‌ها از هر سنگی برمی‌خیزد و تا دوردست‌ها می‌رود. گریه‌های درویش باعث جاری شدن رودخانه‌ای از خون از کوه می‌شود. در نهایت، کوه با آهوان انس می‌گیرد و آن‌ها رام او می‌شوند و او به عنوان شبان آن‌ها درمی‌آید.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و غم‌انگیز است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۳۱ - رفتن درویش به صحرا و ساکن شدنش در کوهی و منتظر بودنش به مقدم شاه

بود کوهی و بوالعجب کوهی
کوه دردی و کان اندوهی

تیغ بر فرق ماه و مهر زده
سنگ بر شیشهٔ سپهر زده

دل سختش به عاشقان در جنگ
از پی جنگ دامنش پر سنگ

تیغ او بس که خلق را کشته
شده از کشته گرد او پشته

در بهاران که سیل گلگون بود
سیل او آب چشم پرخون بود

گشت درویش با غم و اندوه
به صد اندوه ساکن آن کوه

هر گه از هجر یار نالیدی
کوه از این نالهٔ زار نالیدی

ناله برخواستی ز هر سنگی
رفتی آن ناله تا به فرسنگی

گریه چون کردی از سر اندوه
دجلهٔ خون روان شدی از کوه

کله کوه چشمه‌سار شدی
دامن دشت لاله‌زار شدی

بس که با آهوان قرار گرفت
انس با وحش کوهسار گرفت

آهوان رام او شدند همه
او شبان گشت و آن گروه رمه
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۰ - حیله کردن رقیب و خبردار نمودن شاه گدا را
گوهر بعدی:بخش ۳۲ - وصف غزال کوهی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.