هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن خوشنویسی نامه‌ای زیبا و پر از احساس را برای پادشاهی مهربان و عادل می‌نویسد. نامه حاوی اشتیاق و درخواست دیدار است و نویسنده از فراق و پیری خود می‌گوید و از پادشاه می‌خواهد که پیش از مرگش به دیدارش بیاید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین استفاده از زبان و اصطلاحات کهن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

بخش ۴۰ - نامه نوشتن خسرو و خواستن شه‌زاده را از سیاحت کنار دریا

خوشنویسی که این رقم زده بود
بر ورق این‌چنین قلم زده بود

که فرستاد خسرو عادل
نامه‌ای سوی شاه دریادل

نامه‌ای در نهایت خوبی
خط آن نامه آیت خوبی

نو خطی در کمال حسن و جمال
زیب رخساره کرده از خط و خال

نقش عنوان و خط مضمونش
فیض‌بخش از درون و بیرونش

یا مزین به مشک هر ورقی
یا پر از رشتهٔ گهر طبقی

خط آن نامه بود خط نجات
چون شب قدر در میان برات

حاصل نامه آن که حضرت شاه
غیرت آفتاب و خجلت ماه

شهریار دیار ماه‌وشان
ماه مسندنشین شاه‌نشان

میوهٔ باغ زندگانی من
نقد گنجینهٔ جوانی من

آن که میل دلم به جانب اوست
وان که جانم همیشه طالب اوست

باید این نامه را چو برخواند
رخش دولت به این طرف راند

که دگر قوت فراق نماند
طاقت درد اشتیاق نماند

عمر ده روزه غیر بادی نیست
هیچ بر عمر اعتمادی نیست

خاصه بر عمر همچو من پیری
که شد از دست و نیست تدبیری

زود باشد کزین چمن بروم
تو بیا پیش از آن که من بروم

تا تو رفتی ز دیده نور برفت
تا تو غایب شدی حضور برفت

رحم کن بر دل رمیدهٔ من
مردمی کن بیا به دیدهٔ من

روز عمرم به شب رسید بیا
جانم از غم به سر رسید بیا
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۹ - رفتن شاه پیش گدا و بشارت تخت‌نشینی
گوهر بعدی:بخش ۴۱ - آمدن شه‌زاده به شهر و کیفیت استقبال او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.