هوش مصنوعی: این متن به توصیف عشق و سفر روحانی می‌پردازد. شاعر از پرواز بر آسمان، گسستن از نفس و قدم، و نادیده گرفتن جهان مادی سخن می‌گوید. او از رسیدن به حلقه‌ی عاشقان، نظاره‌کردن از زاویه‌ای دیگر، و دویدن در کوچه‌های سینه‌ها یاد می‌کند. در پایان، دل از سفر خود از خانه‌ی صنع به خانه‌ی آفرینش سخن می‌گوید و از کشیده شدن به سوی معنا می‌پرسد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۱۹

عشق است بر آسْمان پَریدن
صد پَرده به هر نَفَس دَریدن

اوَّل نَفَس از نَفَس گُسَسْتن
اوَّل قَدَم از قَدَم بُریدن

نادیده گرفتن این جهان را
مَر دیدهٔ خویش را بِدیدن

گفتم که دِلا، مُبارکَت باد
در حَلْقهٔ عاشقانْ رَسیدن

زان سویِ نَظَر نِظاره کردن
در کوچهٔ سینه‌ها دَویدن

ای دل زِ کجا رَسید این دَم؟
ای دل زِ کجاست این طَپیدن؟

ای مُرغ بگو زبانِ مُرغان
من دانَم رَمزِ تو شنیدن

دل گفت به کارخانه بودم
تا خانهٔ آب و گِل پَریدن

از خانهٔ صُنْع می‌پَریدم
تا خانهٔ صُنْع آفریدن

چون پایْ نَمانْد، می‌کَشیدند
چون گویم صورتِ کَشیدن؟
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.