هوش مصنوعی: این شعر از حافظ است که در آن شاعر از زیبایی‌های طبیعت، عشق، و لذت‌های زندگی سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند باغ، بلبل، گل، و شراب، حالتی عاشقانه و روح‌نواز را توصیف می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی و معنوی نیز دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی اشارات به شراب و لذت‌های دنیوی وجود دارد که مناسب سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۳

کنون که برگ و نوا نیست باغ و بستان را
بساز برگ و نوای دی و زمستان را

گلوی بلبله و راح ارغوانی گیر
بدل گل سحر و بلبل خوش الحان را

چو آفتاب می و صبح روی ساقی هست
چراغ و شمع چه حاجت بود شبستان را

از آن فروخته گوهر که سوی نور جمال
دلیل شد به شب تیره پور عمران را

قرین شکر و عود و شراب و شمع کنید
طیور بابزن و برّه‌های بریان را

چو جمع‌ شد همه‌ اسباب عیش موی به ‌موی
به حلقه آر سر و زلفکی پریشان را

شو آستین بتی درکش و ز زلف و رخش
پر از بنفشه و گل کن کنار و دامان را

عبیر و عود بر آتش منه بگیر و بده
به باد طرهٔ مشکین عنبرافشان را

به ار نماند درختان و بوستان را بر
درخت قامت گیر و به زنخدان را

گهی به گاز فراگیر سیب غبغب را
گهی به مشت بیفشار نار پستان را

مفتحی نه از آن زلف عنبرین دل را
مفرحی ده ازین لعل شکرین جان را

بگیر زلفش و از روی لعل یکسو کن
به دست دیو منه خاتم سلیمان را

به‌ پیچ جعدش و از روی خوب یک جانه
به روی گنج ممان اژدهای پیچان را

ازین دو گوهر جانی نکوتر ار خواهی
به رشته کش گهر مدحت جهانبان را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.