هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، مانند مقایسهی زلف معشوق با زنجیر و قد او با کمان، عشق و شیفتگی خود را بیان میکند. همچنین، تأثیرات این عشق بر جهان و حتی عناصر طبیعت مانند خورشید و آسمان را توصیف مینماید. شعر با بیان درد هجران و امید به وصال پایان مییابد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عاشقانهی عمیق و استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و عشق سوزان نیاز به بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در نوجوانان بالای 16 سال یافت میشود.
غزل شمارهٔ ۴۱
ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر
صد سلسله دل در خم زلف تو به زنجیر
عشق من و رخسار تو این هردو جهانسوز
حسن تو وگفتار من این هردو جهانگیر
قدم چوکمان قد تو چون تیر از آنرو
تند از بر من می گذری چون زکمان تیر
هر آیهٔ رحمت که در انجیل و زبورست
هست این همه را روی تو ترسا بچه تفسیر
از حیرت خورشید جمال تو ز هرسو
از خاک بر افلاک رود نعرهٔ تکبیر
از نالهٔ من مهر تو با غیر فزون شد
الحق خجلم از اثر نالهٔ شبگیر
ریزد ز زبانم شکر و مشک به خروار
هرگه که کنم وصف لب و زلف تو تقریر
وز آتش شوقی که بود در نی کلکم
نبود عجب از نامه که سوزد گه تحریر
با قامت یاری چو تو گیتی همه کشمر
با چهرنگاری چو تو عالم همه کشمیر
وصل تو به پیرانه سرم باز جوان کرد
گر هجر تو بازم به جوانی نکند پیر
دیدم ز غمت دوش یکی خواب پریشان
وامروز شدش وصل سر زلف تو تعبیر
ابروی تو ای ترک مگر تیغ امیرست
کآورده جهان را همه در قبضهٔ تسخیر
صد سلسله دل در خم زلف تو به زنجیر
عشق من و رخسار تو این هردو جهانسوز
حسن تو وگفتار من این هردو جهانگیر
قدم چوکمان قد تو چون تیر از آنرو
تند از بر من می گذری چون زکمان تیر
هر آیهٔ رحمت که در انجیل و زبورست
هست این همه را روی تو ترسا بچه تفسیر
از حیرت خورشید جمال تو ز هرسو
از خاک بر افلاک رود نعرهٔ تکبیر
از نالهٔ من مهر تو با غیر فزون شد
الحق خجلم از اثر نالهٔ شبگیر
ریزد ز زبانم شکر و مشک به خروار
هرگه که کنم وصف لب و زلف تو تقریر
وز آتش شوقی که بود در نی کلکم
نبود عجب از نامه که سوزد گه تحریر
با قامت یاری چو تو گیتی همه کشمر
با چهرنگاری چو تو عالم همه کشمیر
وصل تو به پیرانه سرم باز جوان کرد
گر هجر تو بازم به جوانی نکند پیر
دیدم ز غمت دوش یکی خواب پریشان
وامروز شدش وصل سر زلف تو تعبیر
ابروی تو ای ترک مگر تیغ امیرست
کآورده جهان را همه در قبضهٔ تسخیر
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.