هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر با زبانی پراحساس و تصاویر شاعرانه، از عشق، تسلیم در برابر معشوق، دوری از جهان برای وصال او، و امید به رهایی از غم جهان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و عارفانه پیچیده است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۹

بکش ار کشی به تیغم، بزن ار زنی به تبرم
بکن آنچه می‌توانی که من از تو ناگزیرم

همه شرط عاشق آنست که کام دوست جوید
بکن ار کنی قبولم، ببر ار بری اسیرم

سر من فرو نیاید به کمند پهلوانان
تو کنی به تار مویی همه روزه دستگیرم

نظر ار ز دوست پوشم که برون رود ز چشمم
به چه اقتدار گویم که برون شو از ضمیرم

ز جهان کناره کردم که تو در کنارم آیی
مگر ای جوان رهانی ز غم جهان پیرم

تو به راه باد گویا سر زلف خود گشودی
که ز مغز جای عطسه همه می‌جهد عبیرم

طلب از خدای کردم که بمیرم ار نیایی
تو نیامدی و ترسم که درین طلب بمیرم

مگرم نظر بدوزی به خدنگ جور ورنه
همه تا حیات دارم نظر از تو برنگیرم

به هوای مهر محمود چو ذره در نشاطم
که چو آفتاب روزی به فلک برد امیرم
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.