هوش مصنوعی:
این شعر از رنجهای عشق و جدایی میگوید، جایی که شاعر از سردی مهر معشوق و دردهای عاطفی سخن میراند. همچنین، اشارهای به صبر و استقامت در راه عشق و توحید دارد و در پایان، بر ضرورت تجربهی رنج برای رسیدن به حقیقت تأکید میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و جدایی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۵۲
بس رنج در آماجگه عشق تو بردیم
مردیم و خدنگی ز کمان تو نخوردیم
با سوز دلی گرمتر از آتش بهمن
چون آب دی از سردی مهر تو فسردیم
بیماه رخت همچو حکیمان رصد بند
شب تا به سحر ثابت و سیاره شمردیم
در بزم صفا صافخوران صدر نشینند
ما زیرنشینان صف آلودهٔ دردیم
المنهٔ لله که ز آیینهٔ هستی
زنگ دویی از صیقل توحید ستردیم
تا نفس نکُشتیم نگشتیم مسلمان
تا لطمه نخوردیم چو گو گوی نبردیم
مردیم و خدنگی ز کمان تو نخوردیم
با سوز دلی گرمتر از آتش بهمن
چون آب دی از سردی مهر تو فسردیم
بیماه رخت همچو حکیمان رصد بند
شب تا به سحر ثابت و سیاره شمردیم
در بزم صفا صافخوران صدر نشینند
ما زیرنشینان صف آلودهٔ دردیم
المنهٔ لله که ز آیینهٔ هستی
زنگ دویی از صیقل توحید ستردیم
تا نفس نکُشتیم نگشتیم مسلمان
تا لطمه نخوردیم چو گو گوی نبردیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.