هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به عشق و فنا در راه معشوق اشاره دارد. شاعر از مفاهیمی مانند مرگ، عشق، و سفر روح عاشقان به سوی معشوق سخن میگوید. او از عاشقان به عنوان کسانی یاد میکند که در راه عشق، همه چیز را فدا میکنند و به سوی معشوق پرواز میکنند. همچنین، شاعر از مفاهیمی مانند بینشان بودن عاشقان و پیچیدگیهای عشق عرفانی سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهای مانند مرگ و فنا در راه عشق، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد تا به درستی درک شود.
غزل شمارهٔ ۱۹۳۹
میپَرَد این مُرغْ دیگر در جِنانِ عاشقان
سویِ عَنْقا میکَشانَد استخوانِ عاشقان
ای دَریغا، چَشم بودی تا بدیدی در هوا
تا رَوان دیدی رَوان گشته رَوانِ عاشقان
اُشْتُرانِ سَربُریده، پایْ بالا مینَهَند
اُشْتُرِ با سَر مَجو در کارَوانِ عاشقان
آن جَنازه بَرپَریدی، گَر نگُفتی غیرَتَش
بی نشان رو، بینشان رو، بینشانِ عاشقان
چون به گورستان دَرآیَد استخوانِ عاشقی
صد نَواله پیچد از وِیْ میرِخوانِ عاشقان
ذَرّه ذَرّه دَفْ زَدیّ و کَف زدی در عُرْسِ او
گَر رَوا بودی شدن پیدا، نَهانِ عاشقان
چون تَنِ عاشق دَرآیَد، هَمچو گنجی در زمین
صد دَریچه بَرگُشایَد آسْمانِ عاشقان
در کَفَن پیچید بینید ای عزیزان، کوهِ قاف
چَشم بَند است این عَجَب، یا اِمْتِحانِ عاشقان؟
خَرمَنِ گُل بود و شُد از مرگْ شاخِ زَعفَران
صد گُلِستان بیش اَرْزَد، زَعفَرانِ عاشقان
ای رَسولِ غیرتِ مَردان، دَهانَم را مگیر
تا دو سه نُکته بگویم، از زبانِ عاشقان
سویِ عَنْقا میکَشانَد استخوانِ عاشقان
ای دَریغا، چَشم بودی تا بدیدی در هوا
تا رَوان دیدی رَوان گشته رَوانِ عاشقان
اُشْتُرانِ سَربُریده، پایْ بالا مینَهَند
اُشْتُرِ با سَر مَجو در کارَوانِ عاشقان
آن جَنازه بَرپَریدی، گَر نگُفتی غیرَتَش
بی نشان رو، بینشان رو، بینشانِ عاشقان
چون به گورستان دَرآیَد استخوانِ عاشقی
صد نَواله پیچد از وِیْ میرِخوانِ عاشقان
ذَرّه ذَرّه دَفْ زَدیّ و کَف زدی در عُرْسِ او
گَر رَوا بودی شدن پیدا، نَهانِ عاشقان
چون تَنِ عاشق دَرآیَد، هَمچو گنجی در زمین
صد دَریچه بَرگُشایَد آسْمانِ عاشقان
در کَفَن پیچید بینید ای عزیزان، کوهِ قاف
چَشم بَند است این عَجَب، یا اِمْتِحانِ عاشقان؟
خَرمَنِ گُل بود و شُد از مرگْ شاخِ زَعفَران
صد گُلِستان بیش اَرْزَد، زَعفَرانِ عاشقان
ای رَسولِ غیرتِ مَردان، دَهانَم را مگیر
تا دو سه نُکته بگویم، از زبانِ عاشقان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.