هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید و از رازداری و پنهانکاری در عشق صحبت میکند. شاعر از محبت و جمال معشوق به وجد آمده و آن را با زیبایی یوسف و خورشید مقایسه میکند. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق الهی، رازداری، و تحمل رنجهای عشق اشاره میشود.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۹۴۲
من زِ گوشِ او بِدُزدم حَلْقهٔ دیگر نَهان
تا نداند چَشمِ دشمن، وَرْ بِدانَد گو بِدان
بر رُخَم خَطّی نِبِشت و من نَهان میداشتم
زین سِپَس پنهان ندارم، هر کِه خوانَد گو بِخوان
طوقِ زَرِّ عشقِ او هم لایِقِ این گَردن است
بِشْکَند از طوقِ عشقَش گَردنِ گَردن کَشان
کوسِ مَحمودی همه بر اُشْتُرِ مَحمود باد
بارِ دل هم دل کَشَد، مَحْرَم کجا باشد زبان؟
آینهیْ آهن دلی باید که تا زَخْمَش کَشَد
زَخْمِ آیینه نباشد دَرخورِ آیینه دان
لیک رویِ دوست بینی، بیخَبَر باشی زِ زَخْم
چون زنانِ مصر بیخود در جَمالِ یوسُفان
صد هزاران حُسنِ یوسُف، در جَمالِ رویِ کیست؟
شَمسِ تبریزیِّ ما، آن خوش نِشینِ خوش نِشان
تا نداند چَشمِ دشمن، وَرْ بِدانَد گو بِدان
بر رُخَم خَطّی نِبِشت و من نَهان میداشتم
زین سِپَس پنهان ندارم، هر کِه خوانَد گو بِخوان
طوقِ زَرِّ عشقِ او هم لایِقِ این گَردن است
بِشْکَند از طوقِ عشقَش گَردنِ گَردن کَشان
کوسِ مَحمودی همه بر اُشْتُرِ مَحمود باد
بارِ دل هم دل کَشَد، مَحْرَم کجا باشد زبان؟
آینهیْ آهن دلی باید که تا زَخْمَش کَشَد
زَخْمِ آیینه نباشد دَرخورِ آیینه دان
لیک رویِ دوست بینی، بیخَبَر باشی زِ زَخْم
چون زنانِ مصر بیخود در جَمالِ یوسُفان
صد هزاران حُسنِ یوسُف، در جَمالِ رویِ کیست؟
شَمسِ تبریزیِّ ما، آن خوش نِشینِ خوش نِشان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.