هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و تأثیرات آن بر زندگی و طبیعت سخن میگوید. او از تغییرات فصلی مانند بهار و خزان به عنوان نمادهایی برای بیان احساسات خود استفاده میکند. شاعر عشق را به عنوان نیرویی توصیف میکند که همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد و حتی طبیعت را نیز دگرگون میسازد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد تا بتواند به درستی درک شود.
غزل شمارهٔ ۱۹۴۵
هرچه آن سَرْخوش کُند، بویی بُوَد از یارِ من
هرچه دلْ وَالِه کُند، آنْ پَرتوِ دِلْدارِ من
خاک را و خاکیان را این همه جوشش زِ چیست؟
ریخت بر رویِ زمین یک جُرعه از خَمّارِ من
هر کِه را اَفْسُرده دیدی، عاشقِ کارِ خود است
مَنْگَر اَنْدَر کارِ خویش و بِنْگَر اَنْدَر کارِ من
در بهاران گشت ظاهِر، جُمله اَسْرارِ زمین
چون بهارِ من بِیایَد، بَردَمَد اَسرارِ من
چون به گُلْزارِ زمینْ خارِ زمین پوشیده شُد
خارْخارِ من نَمانَد، چون دَمَد گُلْزارِ من
هر کِه بیمارِ خَزان شُد، شَربَتی خورْد از بهار
چون بهارِ من بِخَندد، بَرجَهَد بیمارِ من
چیست این بادِ خَزانی؟ آن دَمِ اِنْکارِ تو
چیست آن بادِ بهاری؟ آن دَمِ اِقْرارِ من
هرچه دلْ وَالِه کُند، آنْ پَرتوِ دِلْدارِ من
خاک را و خاکیان را این همه جوشش زِ چیست؟
ریخت بر رویِ زمین یک جُرعه از خَمّارِ من
هر کِه را اَفْسُرده دیدی، عاشقِ کارِ خود است
مَنْگَر اَنْدَر کارِ خویش و بِنْگَر اَنْدَر کارِ من
در بهاران گشت ظاهِر، جُمله اَسْرارِ زمین
چون بهارِ من بِیایَد، بَردَمَد اَسرارِ من
چون به گُلْزارِ زمینْ خارِ زمین پوشیده شُد
خارْخارِ من نَمانَد، چون دَمَد گُلْزارِ من
هر کِه بیمارِ خَزان شُد، شَربَتی خورْد از بهار
چون بهارِ من بِخَندد، بَرجَهَد بیمارِ من
چیست این بادِ خَزانی؟ آن دَمِ اِنْکارِ تو
چیست آن بادِ بهاری؟ آن دَمِ اِقْرارِ من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.