هوش مصنوعی: این متن به زیان و بی‌خودی و مستی اشاره دارد و از هوشیاری و عقل به عنوان موانعی در برابر عشق و دیوانگی یاد می‌کند. شاعر از عاشقان می‌خواهد که دیوانه شوند و از عقل دوری کنند، زیرا عقل باعث عیب‌بینی و محدودیت می‌شود. در نهایت، شاعر از مخاطب می‌خواهد که بی‌نشان باشد و از قید و بندهای عقل رها شود.
رده سنی: 18+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، مفاهیمی مانند دیوانگی و رهایی از عقل ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد یا نیاز به تفسیر داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۵۵

اِیْ زیان و اِیْ زیان و اِیْ زیان و اِیْ زیان
هوشیاری در میانِ‌ بی‌خودان و مَستیان

بی‌مُحابا دَردِهْ ای ساقی مُدام اَنْدَر مُدام
تا نَمانَد هوشیاری، عاقلی، اَنْدَر جهان

یارْ دَعوی می‌کُند، گَر عاشقی، دیوانه شو
سرد باشد عاقلی، در حَلْقههٔ دیوانگان

گَر دَرآیَد عاقلی گو کار دارم، راه نیست
وَرْ دَرآیَد عاشقی، دَستَش بگیر و دَرکَشان

عیب‌بینی از چه خیزد؟ خیزد از عقلِ مَلول
تشنه هرگز عیب داند دید در آبِ رَوان؟

عقلِ مُنْکِر هیچ گونه از نشان‌ها نَگْذرد
بی‌نشان رو،‌ بی‌نشان، تا زَخْم نایَد بر نشان

یوسُفی شو گَر تو را خامی به نَخّاسی بَرَد
گُلْشَنی شو گَر تو را خاری نَدانَد، گو مَدان

عیسی‌یی شو گَر تو را خانه نباشد، گو مَباش
دیده‌یی شو گَرْت روپوشی نَمانَد گو مَمان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.