هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از طبیعت و عناصر آن مانند گلها، پرندگان، باد و باران برای بیان مفاهیم عشق، تازگی، صلح و عهد استفاده میکند. شاعر از طبیعت میخواهد تا جانها، باغها و کشتها را تازه کند و به عشق و وفا جان تازه ببخشد.
رده سنی:
12+
این متن دارای مفاهیم عمیق و استعاری است که ممکن است برای کودکان زیر 12 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شاعرانه و نمادهای طبیعت نیاز به سطحی از بلوغ فکری و درک ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل میگیرد.
غزل شمارهٔ ۱۹۶۱
نوبَهارا جانِ مایی، جانها را تازه کُن
باغها را بِشْکُفان و کِشتها را تازه کُن
گُلْ جَمال اَفْروختهست و مُرغْ قولْ آموختهست
بیصَبا جُنبش ندارند، هین صَبا را تازه کُن
سَروْ سوسن را هَمیگوید، زبان را بَرگُشا
سُنْبُله با لاله میگوید وَفا را تازه کُن
شُد چَنارانْ دَف زَنان و شُد صَنَوبرْ کَف زَنان
فاخته نَعْره زنان کو کو، عَطا را تازه کُن
از گُلِ سوریْ قیام و از بنفشه بین رُکوع
بَرگِ رَز اَنْدَر سُجود آمد، صَلا را تازه کُن
جُمله گُلها صُلْح جو و خارِ بَدخو، جنگ جو
خیز ای وامِق تو باری، عَهد عَذْرا تازه کُن
رَعد گوید ابر آمد، مَشکها بر خاک ریخت
ای گُلِستان رو بِشو و دست و پا را تازه کُن
نَرگس آمد سویِ بُلبُل، خُفته چَشمَک میزَند
کَنْدر آ، اَنْدَر نَوا، عشق و هوا را تازه کُن
بُلبُل آن بِشْنید ازو و با گُلِ صدبَرگ گفت
گَر سَماعَت مَیل شُد، این بینَوا را تازه کُن
سَبزپوشانِ خَضِرکِسْوه هَمیگویند، رو
چون شکوفه سِرِّ سِرِّ اولیا را تازه کُن
وان سه بَرگ و آن سَمَن، وان یاسَمین گویند، نی
در خَموشی کیمیا بین، کیمیا را تازه کُن
باغها را بِشْکُفان و کِشتها را تازه کُن
گُلْ جَمال اَفْروختهست و مُرغْ قولْ آموختهست
بیصَبا جُنبش ندارند، هین صَبا را تازه کُن
سَروْ سوسن را هَمیگوید، زبان را بَرگُشا
سُنْبُله با لاله میگوید وَفا را تازه کُن
شُد چَنارانْ دَف زَنان و شُد صَنَوبرْ کَف زَنان
فاخته نَعْره زنان کو کو، عَطا را تازه کُن
از گُلِ سوریْ قیام و از بنفشه بین رُکوع
بَرگِ رَز اَنْدَر سُجود آمد، صَلا را تازه کُن
جُمله گُلها صُلْح جو و خارِ بَدخو، جنگ جو
خیز ای وامِق تو باری، عَهد عَذْرا تازه کُن
رَعد گوید ابر آمد، مَشکها بر خاک ریخت
ای گُلِستان رو بِشو و دست و پا را تازه کُن
نَرگس آمد سویِ بُلبُل، خُفته چَشمَک میزَند
کَنْدر آ، اَنْدَر نَوا، عشق و هوا را تازه کُن
بُلبُل آن بِشْنید ازو و با گُلِ صدبَرگ گفت
گَر سَماعَت مَیل شُد، این بینَوا را تازه کُن
سَبزپوشانِ خَضِرکِسْوه هَمیگویند، رو
چون شکوفه سِرِّ سِرِّ اولیا را تازه کُن
وان سه بَرگ و آن سَمَن، وان یاسَمین گویند، نی
در خَموشی کیمیا بین، کیمیا را تازه کُن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.