هوش مصنوعی: شاعر در خواب یار خود را می‌بیند که در میان گل‌های نسترن و در کنار چشمه خوابیده است. حوریان دور او حلقه زده‌اند و باد به آرامی موهای او را نوازش می‌کند. بوی خوش مشک و عنبر از موهای او به مشام می‌رسد. شاعر از این خواب به وجد آمده و از مخاطب می‌خواهد که سکوت کند تا او بتواند این رویا را با خود بیاورد.
رده سنی: 12+ این متن حاوی مفاهیم عاشقانه و رویایی است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و لذت‌بخش است. همچنین، زبان شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای کودکان زیر 12 سال کمی پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۶۲

یارِ خود را خواب دیدم، ای برادر دوشْ من
بر کِنارِ چَشمه خُفته، در میانِ نَسْتَرن

حَلْقه کرده، دستْ بَسته حوریان بر گِردِ او
از یکی سو لاله زار و از یکی سو یاسَمَن

باد می‌زَد نَرمْ نَرمَک بر کِنارِ زُلفِ او
بویِ مُشک و بویِ عَنْبَر می‌رَسید از هر شِکَن

مَست شُد باد و رُبود آن زُلف را از رویِ یار
چون چراغِ روشنی کَزْ وِیْ تو بَرگیری لَگَن

زَاوَّلِ این خواب گفتم من که هم آهسته باش
صَبر کُن تا با خود آیم، یک زمان تو دَم مَزَن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.