هوش مصنوعی: در این متن شاعر از رنج‌ها و اندوه‌های عاشقانه خود می‌گوید، از جدایی و دل‌تنگی‌هایش سخن می‌راند و اشاره‌ای به ناامیدی و گذشت زمان دارد. او از عشق نافرجام، توبه از میخانه و انتقام از ستم‌های دیگران صحبت می‌کند و در نهایت به ناامیدی از وصال معشوق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه عمیق، ناامیدی و غم‌انگیز است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند انتقام و توبه از میخانه برای سنین پایین‌تر نامناسب است.

غزل شمارهٔ ۴۳۰

رفتیم و با غمت دل پر خون گذاشتیم
جان را به صیدگاه تو در خون گذاشتیم

رفتیم و دل رمیده و شبدیز غیر را
با شوق بی عنانی گلگون گذاشتیم

رفتیم و توبه کرده ز میخانهٔ مراد
میل قدح به آن لب میگون گذاشتیم

رفتیم و در زمانه ز غمنامه های تو
نشنودهٔ غم تو به مجنون گذاشتیم

رفتیم و انتقام ستم های غیر را
با عادت طبیعت گردون گذاشتیم

رفتیم عرفی از چمن وصل ناامید
در دل هوای آن قد موزون گذاشتیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.