هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنج‌ها و دغدغه‌های درونی خود سخن می‌گوید. او با تصاویری مانند دزدیدن داغ دل، نسیم گلشن غم، و شعله‌های دود چراغ، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به تلاش برای تسکین درد دیگران و گذر از سختی‌ها دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۳۱

منم که بهر دل اسباب داغ می دزدم
نسیم گلشن غم در دماغ می دزدم

دمی که بر نفس اهل درد می جوشم
هزار شعله از دود چراغ می دزدم

ز بهر آن که چکانم به کام تشنه لبان
به آستین نمک و خون داغ می دزدم

دگر به وادی ایمن رسم وگر نه که من
ز گرد بادیه کحل سراغ می دزدم

نیم ز فصل خزان عرفی از چمن بی فیض
ترانهٔ ز نواهای زاغ می دزدم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.