هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و عاشقانه از عرفی شیرازی است که در آن شاعر از عشق و اشتیاق معنوی، رنجهای عاشقانه و تجربههای عرفانی سخن میگوید. او از آتش عشق، داغ دل و ارتباط با معشوق الهی صحبت میکند و به مفاهیمی مانند بتکده، حرم، موسی و طور سینا اشاره دارد که نشاندهندهی جنبههای عرفانی و مذهبی شعر است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند رنج عشق و جدایی نیاز به درک عاطفی بالاتری دارد.
غزل شمارهٔ ۴۳۵
از دل این شعله چو داغ صنم افروخته ایم
آتش بتکده را در حرم افروخته ایم
شب غم تا به عدم راه برد دلبر کام
آتشی راه به راه عدم افروخته ایم
موسی آرید به این دیر که ارباب نظر
آتش طور ز روی صنم افروخته ایم
سجدهٔ برهمن این جا نه حرام است، بیا
که صد آتشکده در کنج غم افروخته ایم
ما ملامت زدگانیم که در گوشهٔ غم
آتش دل همه از داغ هم افروخته ایم
کی بر اهل کرم روی طلب زرد کنیم
ما که از جرعهٔ جام کرم افروخته ایم
گشته ایم از سخن پیر مغان روشن دل
به فروغ نفسش جام جم افروخته ایم
ما به هر غمکده، عرفی، که گذر داشته ایم
شمع مقصود ز یمن قدم افروخته ایم
آتش بتکده را در حرم افروخته ایم
شب غم تا به عدم راه برد دلبر کام
آتشی راه به راه عدم افروخته ایم
موسی آرید به این دیر که ارباب نظر
آتش طور ز روی صنم افروخته ایم
سجدهٔ برهمن این جا نه حرام است، بیا
که صد آتشکده در کنج غم افروخته ایم
ما ملامت زدگانیم که در گوشهٔ غم
آتش دل همه از داغ هم افروخته ایم
کی بر اهل کرم روی طلب زرد کنیم
ما که از جرعهٔ جام کرم افروخته ایم
گشته ایم از سخن پیر مغان روشن دل
به فروغ نفسش جام جم افروخته ایم
ما به هر غمکده، عرفی، که گذر داشته ایم
شمع مقصود ز یمن قدم افروخته ایم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.