هوش مصنوعی: شاعر در این متن از فرار از حرم و پیوستن به دیر سخن می‌گوید. او از احساسات متضاد، عشق و رنج، و جستجوی معنا در مکان‌های غیرمنتظره مانند دیر صحبت می‌کند. استفاده از نمادهای مذهبی و عرفانی مانند کعبه و دیر، نشان‌دهنده‌ی کشمکش درونی شاعر بین عرفان و عشق است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از نمادهای پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۴۷

دل به دست و پای کوبان از حرم بگریختم
وین سیه قندیل را از خاک دیر آویختم

توتیای دیدهٔ توفیق، یعنی خاک دیر
بر سر دل تهنیت گویان به مژگان می بیختم

راهب دیر و صنم مست سماع ماتمند
تا به شیون نغمهٔ ناقوس را آویختم

گوهری کز وی بیابد دیدهٔ معنی صفا
در جهان پیدا نشد، هر چند خاکش بیختم

مایهٔ دیریم، عرفی، عشوه ای در کعبه هم
مدتی پارنج ها از پرده می انگیختم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.