هوش مصنوعی:
این شعر به بیان مشکلات و رنجهای زندگی انسانها میپردازد و اشاره میکند که گاهی مصیبتها از خود فرد و گاهی از مردم ناشی میشود. شاعر توصیه میکند که برای رسیدن به کمال، مانند بزرگان (بایزید و شبلی) همت را از خود جستجو کنیم و به دیگران وابسته نباشیم. همچنین، او از زمان خود که در نظارهی خویش و خیال مردم گذرانده، ابراز تأسف میکند و تأکید میکند که نباید به دلیل ترس از قضاوت دیگران، خود را نابود کرد. در نهایت، شاعر از عشق و هنر خود سخن میگوید و از فتنههایی که ممکن است بر اثر خط و خال مردم ایجاد شود، ابراز نگرانی میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر نیاز به درک و تجربهی کافی از زندگی دارد که معمولاً در سنین نوجوانی و بزرگسالی قابل درک است. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و فلسفی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم یا سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۴۶۴
گاهی مصیبت خود، گاهی ملال مردم
در عشوه خانهٔ دهر این است حال مردم
تا خون دل توان خورد، ای تشنهٔ کرامت
نزدیک لب میاور آب زلال مردم
همت ز خویشتن جو، چون بایزید و شبلی
نتوان گرفت پرواز، هرگز به بال مردم
در جلوه گاه معشوق، عمرم گذشت، لیکن
گه در نظارهٔ خویش، گه در خیال مردم
بانگ ان الحق ما، بی های و هو بلند است
نتوان هلاک خود را، کرد از وبال مردم
هنگام عذرخواهی، تاوان زهر نوش است
گر جام جم نداری، مشکن سفال مردم
واله شده است عرفی، بر نقش خامهٔ خویش
تا چند فتنه گردد بر خط و خال مردم
در عشوه خانهٔ دهر این است حال مردم
تا خون دل توان خورد، ای تشنهٔ کرامت
نزدیک لب میاور آب زلال مردم
همت ز خویشتن جو، چون بایزید و شبلی
نتوان گرفت پرواز، هرگز به بال مردم
در جلوه گاه معشوق، عمرم گذشت، لیکن
گه در نظارهٔ خویش، گه در خیال مردم
بانگ ان الحق ما، بی های و هو بلند است
نتوان هلاک خود را، کرد از وبال مردم
هنگام عذرخواهی، تاوان زهر نوش است
گر جام جم نداری، مشکن سفال مردم
واله شده است عرفی، بر نقش خامهٔ خویش
تا چند فتنه گردد بر خط و خال مردم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.