هوش مصنوعی: این شعر از عرفی شیرازی بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و حسرت‌های ناشی از عشق است. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند پروانه و شمع، شهباز و مرغ، و تکیه‌گاه و بستر، به توصیف حالات روحی خود می‌پردازد. او از ناتوانی در رسیدن به معشوق، ترس از بازگشت به نقطه آغازین، و ارزش سکوت در برابر گفتگو سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و نیاز به درک ادبیات کلاسیک فارسی، این شعر را برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۴۶۶

چند بر بستر از آن چشم فسون ساز افتم
تکیه بر بالش و بستر کنم و باز افتم

پاسم ای شمع چه داری، نیم آن پروانه
که اگر بال بسوزند، ز پرواز افتم

بای شهباز سلامت بگشایید که من
نی ام آن مرغ که در چنگل شهباز افتم

حیرت از بس که عنان تاب الم شد، بیم است
که ز انجام ره عشق به آغاز افتم

گفت و گوییست، بنازم به لب خاموشی
که اگر لب بگشایم ز سخن باز افتم

عرفی آرام مجو از دلم، آن رفت که من
از بر تکیه گه عیش به صد ناز افتم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.