هوش مصنوعی: این شعر از عرفی شیرازی بیانگر درد و رنج عاشقانه و عرفانی است. شاعر از سوختن در آتش عشق و بلاهای ناشی از آن سخن می‌گوید. او از گذر عمر بدون رسیدن به آرزوها و سوختن در آتش عشق و محبت یار می‌نالد. همچنین، اشاره‌ای به سفر روحانی به سوی عدم و تحمل شتاب عشق دارد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بالاتری دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند سوختن در عشق و گذر عمر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۴۶۹

ای ساقی بلا ز شراب تو سوختیم
با آن که آتشیم ز آب تو سوختیم

در شب گذشت عمر و ندیدیم روی صبح
ای بخت از گرانی خواب تو سوختیم

پایت رکاب پرور و دستت عنان نواز
از غیرت عنان و رکاب تو سوختیم

طالع نگر که گرم عتاب آمدی و ما
نا برده لذتی ز عتاب تو سوختیم

از گرمی محبت ما سوخت شرم یار
ای عشق جلوه کن نقاب تو سوختیم

از خود روانه ایم به معمورهٔ عدم
عرفی تحملی ز شتاب تو سوختیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.