هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از دل‌تنگی، اشتیاق و آرزوی وصال معشوق می‌گوید و تمایل خود را به آزادی و رهایی از قید و بندها بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به مفاهیمی مانند فداکاری، امید و زیبایی‌های عشق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و تمایل به آزادی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۷۶

به کوی صید بندان، دوش چون فریاد می کردم
به یک صوت حزین صد عندلیب آزاد می کردم

چنان دوش از غمت مشتاق بودم بر هلاک خود
که تا صبح آرزوی تیشهٔ فرهاد می کردم

نه تاثیر نفس بی عمر جاویدان نمی دانم
به امید چه پیشت درد دل بنیاد می کردم

گشایم دام بر گنجشگ و شادم، باد آن همت
که گر سیمرغ می امد به دام، آزاد می کردم

چنان آمادهٔ عشقم که عشق ار ممتنع بودی
به ذوق جلوهٔ حسن منش آزاد می کردم

مگو عرفی، دل یاران پریشان داشتن تا کی
اگر می آمد از دستم، دل خود شاد می کردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.