هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دوستی سخن می‌گوید، اما با وجود علاقه‌اش، خود را درگیر کینه و ستم نمی‌داند. او از وفاداری و محبت می‌گوید و تأکید می‌کند که با وجود عشق، هنوز هشیار است و به ناموس و عقل پایبند است. همچنین، از شکایت معشوق و مستی عشق یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و مناسب مخاطبان با سطح درک بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۴۷۷

من کینه را به مهر خریدار نیستم
دل پیش توست ولی به دل یار نیستم

آغاز دوستی است، عنان از ستم بگیر
در ماندهٔ محبت بسیار نیستم

تا کرده ام وداع محبت رسیده ام
یک منزل است راه و گرانبار نیستم

گویم گهی خوش آمد آسودگی، هنوز
درد ترا هنوز سزاوار نیستم

ترک وفا به جور نه آیین دوستی است
زین شیوه ظن مبر که خبردار نیستم

اما چنین که از تو وفا خوار گشته است
عیبم که می کند که وفادار نیستم

در عشق روستایی و در عقل شهری ام
ناموس را به جهل خریدار نیستم

عرفی ز من شکایت معشوق نشوی
مست شراب عشقم و هشیار نیستم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.