هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق، شراب، و دردهای عاشقانه سخن می‌گوید. او با اشاره به مفاهیمی مانند توبه، شهادت، و مستی، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند و از عشق به عنوان شریعتی یاد می‌کند که در آن توبه از باده حرام است. همچنین، او به دنبال درمان دردهای خود است و در این راه از ناله و مقاله کمک می‌گیرد.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اشاره به مصرف شراب است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات و مفاهیم عرفانی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۴۸۲

منم که آب گل و رنگ لاله می طلبم
در این لباس شراب دو ساله می طلبم

شکست جام شرابم ز سنگ توبه، ولی
در این خزان دیت خون لاله می طلبم

ز باده توبه حرام است در شریعت عشق
اگر قبول نداری، رساله می طلبم

متاع ملک شهادت که کیمیای دل است
اگر دعا نفروشد ز ناله می طلبم

تمام طالب ماه اند اهل دیده و من
که زادهٔ آدمیم، شکل هاله می طلبم

چنان به وادی مستی ز خویش گم گشتم
که لب ز باده و دست از پیاله می طلبم

علاج درد تو، عرفی، حکیم نشناسد
که من برون شفا این مقاله می طلبم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.