هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد و اضطراب درونی خود می‌گوید و با تصاویر زیبایی مانند بلبل، شبنم، دریا و کوه، احساسات خود را بیان می‌کند. او از مدعیان می‌خواهد که به جای قضاوت، به درک و تحمل روی آورند و در پایان، سکوت و آرامش را در طبیعت می‌جوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۹۲

نالنده ام ز درد مگر بلبلم
جوشنده ام به حسن مگر شبنم گلم

گر نه قیامتم ز چه لبریز فتنه ام
ور نه ندامتم ز چه عین ناملم

دل موج خیز درد و جبین صاف از گره
دریای اضطرابم و کوه تحملم

ای مدعی بمیر که از تکیهٔ رضا
منت فروش دوش و کنار توکلم

عرفی خموش یی بگزینم که در بهار
گل بیندم به باغ و نداند که بلبلم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.