۲۹۸ بار خوانده شده
رفت آن جانان ما از دست ما
از دریغا دلبر سر مست ما
او برفت و پای او نگشودهایم
تا ابد زلفش بود پابست ما
ما همه جا نیکی او گفتهایم
او نخواهد آنچنان اشکست ما
چارهای غیر رضا و صبر نیست
این زمان چون تیر رفت از شست ما
در خیال او است جان ما مدام
دل روان خواهد به او پیوست ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
از دریغا دلبر سر مست ما
او برفت و پای او نگشودهایم
تا ابد زلفش بود پابست ما
ما همه جا نیکی او گفتهایم
او نخواهد آنچنان اشکست ما
چارهای غیر رضا و صبر نیست
این زمان چون تیر رفت از شست ما
در خیال او است جان ما مدام
دل روان خواهد به او پیوست ما
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.