هوش مصنوعی:
این شعر از جدایی و فراق معشوق سخن میگوید. شاعر از رفتن یار و اندوه ناشی از آن مینالد و بیان میکند که با وجود رفتن معشوق، هنوز دل به او بسته است. او از نیکیهای یار یاد میکند و میگوید که چارهای جز صبر و رضا ندارد. شاعر همچنین اشاره میکند که جان و دلش همواره در فکر معشوق است و آرزوی پیوستن به او را دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای گروههای سنی پایینتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۱۷
رفت آن جانان ما از دست ما
از دریغا دلبر سر مست ما
او برفت و پای او نگشودهایم
تا ابد زلفش بود پابست ما
ما همه جا نیکی او گفتهایم
او نخواهد آنچنان اشکست ما
چارهای غیر رضا و صبر نیست
این زمان چون تیر رفت از شست ما
در خیال او است جان ما مدام
دل روان خواهد به او پیوست ما
از دریغا دلبر سر مست ما
او برفت و پای او نگشودهایم
تا ابد زلفش بود پابست ما
ما همه جا نیکی او گفتهایم
او نخواهد آنچنان اشکست ما
چارهای غیر رضا و صبر نیست
این زمان چون تیر رفت از شست ما
در خیال او است جان ما مدام
دل روان خواهد به او پیوست ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.