هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از نعمت الله ولی بیانگر آن است که دل انسان مانند آینه‌ای است که جهان را نشان می‌دهد و جایگاه خداوند است. شاعر تأکید می‌کند که در دل جز خدا جایی ندارد و عشق به خداوند، دردها را درمان می‌کند. همچنین، اشاره می‌کند که دل در خرابات عشق گم شده و تنها آشنا با خداوند است.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. این متن更适合 افرادی که با ادبیات عرفانی آشنایی دارند یا توانایی تحلیل مفاهیم انتزاعی را دارند.

غزل شمارهٔ ۴۸

جام گیتی نماست این دل ما
خلوت کبریاست این دل ما

در دل ما جز او نمی گنجد
روز و شب با خداست این دل ما

کُنج دل گنجخانهٔ شاه است
مخزن پادشاست این دل ما

ما و دل هر دو خواجه تاشانیم
یار همدرد ماست این دل ما

دردمندیم و درد می نوشیم
دُرد دردش دواست این دل ما

در خرابات عشق دل گم شد
تو چه دانی کجاست این دل ما

نعمت الله از دل ما جو
که بدو آشناست این دل ما
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.