هوش مصنوعی:
این متن به مقایسهی بین فقر و غنا، عشق و خرد، و رابطهی بین پادشاه و درویش میپردازد. شاعر بیان میکند که درویشی و فقر او از ثروت خواجه ارزشمندتر است و عشق به سلطان (معشوق یا خدا) درمان دردهای اوست. همچنین، تأکید میشود که ظاهر افراد را نباید قضاوت کرد، بلکه باید به معنی و باطن آنها توجه داشت.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۵۲
پادشاه و پادشاهی ما و درویشی ما
عاقلان و آشنائی ما و بی خویشی ما
در میان عشقبازان ما کمیم از هر یکی
از کمی ماست در عالم همه بیشی ما
خواجه گر دارد غنا آرد غنائی بر غنا
از غنای خواجه خوشتر فقر درویشی ما
بنده دلریش سلطانیم و مرهم وصل اوست
عاقبت رحمی کند سلطان به دلریشی ما
صورت سید که دیدی آخرش خوانی رواست
معنی او را نگر دریاب این پیشی ما
عاقلان و آشنائی ما و بی خویشی ما
در میان عشقبازان ما کمیم از هر یکی
از کمی ماست در عالم همه بیشی ما
خواجه گر دارد غنا آرد غنائی بر غنا
از غنای خواجه خوشتر فقر درویشی ما
بنده دلریش سلطانیم و مرهم وصل اوست
عاقبت رحمی کند سلطان به دلریشی ما
صورت سید که دیدی آخرش خوانی رواست
معنی او را نگر دریاب این پیشی ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.