۲۷۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۰

یار من بی یار کی ماند مرا
خسته و بیمار کی ماند مرا

گر چه بیمارم ولی دارم امید
کو چنین بیمار کی ماند مرا

شادمانم گرچه غمها می خورم
غمخورم غمخوار کی ماند مرا

من چنین مخمور و او مست و خراب
بر در خمّار کی ماند مرا

کار بیکاریست کار عاشقان
عشق او بیکار کی ماند مرا

سر پر از سودا و هم کیسه تهی
بر سر بازار کی ماند مرا

گر نباشد صدق من صدیق وار
سیدم در غار کی ماند مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.