۲۷۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۱

در آ با ما درین دریا و خوش بنشین به چشم ما
به عین ما نظر می کن ببین ما را درین دریا

اگر موج است اگر قطره به عین ما همه آبست
اگر تو آبرو جوئی بجو از آبروی ما

بهشت جاودان ما سرابستان میخانه
هوای جنت ار داری درآ در جنت الماوی

به نور آفتاب او همه عالم منور شد
نگر در ذرهٔ روشن که خورشیدیست مه سیما

اگر گوئی کرم فرما مرا نامی نشانی ده
نشان و نام را بگذار و می جو جای آن بیجا

بلا بالا گرفت امروز از آن بالا که می دانی
چه خوش باشد بلای ما اگر باشد از آن بالا

حریف نعمت الله شو که یار رند سرمست است
به نور او نظر می کن ببین یکتای بی همتا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.