هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوعاتی مانند عشق الهی، مستی معنوی، و رندی عارفانه می‌پردازد. شاعر از ساقی (نماد خدا یا پیر عارف) می‌خواهد که او را دریابد و از دریای عشق سیراب کند. همچنین، به نور الهی و آینه‌ای که وجودش از اوست اشاره می‌کند و عقل را در برابر شمع جمال الهی ناتوان می‌داند. در پایان، خود را رند و حریف نعمت‌الله معرفی می‌کند و توبه کردن را رد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی مضامین مانند مستی و رندی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۷۳

ساقی ز کرم نواخت ما را
خمخانه بریخت بر سر ما

ما جام و بر آب چون حبابیم
دریاب ز ما و ما ز دریا

عشقست که هیچ جا ندارد
هر جا می جو تو جای بی جا

در دیدهٔ مست ما توان دید
آن نور ولی به چشم بینا

آئینه از او وجود دارد
او نیز به آینه هویدا

با شمع جمال او چه باشد
پروانهٔ عقل بی سر و پا

رندیم و حریف نعمت الله
هرگز نکنیم توبه حاشا
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.