۲۶۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۶

آفتابی رو نموده مه نقاب
ماه تابان می نماید آفتاب

خوش حبابی پر کن از آب حیات
تا بیابی جام پر آبی ز آب

موج دریائیم و دریا عین ما
عین ما بر عین ما باشد حجاب

ساقی سرمست ما باشد کریم
جام می بخشد به رندان بی حساب

خوش سر آبیم و سیرابیم ما
زاهد بیچاره مانده در سراب

عشق می بیند جمال او به او
عقل می بندد خیال او به خواب

نعمت الله سر به پای خم نهاد
در خرابات مغان مست و خراب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.