۲۳۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۹

دردمند و دردنوشم روز و شب
عاشقانه در خروشم روز و شب

گر زنندم همچو نی نالم به روز
ور گذارندم خموشم روز و شب

در خرابات مغان مست و خراب
همنشین می فروشم روز و شب

با حضورش هر شبی آرم به روز
در هوایش باده نوشم روز و شب

ز آتش عشقش چو خم می فروش
در درون خود بجوشم روز و شب

هرچه بنماید نمایم در زمان
هرچه پوشاند بپوشم روز و شب

سیدم عشق است و من در حضرتش
بندهٔ حلقه به گوشم روز و شب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.