۲۹۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۰

نعمت الله نور دین دارد لقب
نور دین از نعمت الله می طلب

از رسول الله نسب دارد درست
خود که دارد این چنین دیگر نسب

مطرب عشّاق گو شعرش بخوان
تا جهان از ذوق او گیرد طرب

جان من گفتا نهم لب بر لبش
آمده از عشق او جانم به لب

مدتی بودم مجاور در عجم
گرچه اصلم باشد از ملک عرب

آب لطف او نصیب ما بود
آتش قهرش از آن ِ بولهب

من مجاور حالیا در ملک فارس
جد من آسوده در شهر حلب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.