۲۷۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۳

ایها العشاق کوی عشق میدان بلا است
تا نپنداری که کار عاشقی باد هوا است

کی تواند هر کسی رفتن طریق عشق را
ز انکه هم در منزل اول فنا اندر فنا است

بی ملامت پای در کوی غمش نتوان نهاد
رهروی کو بی ملامت می رود آیا کجا است

عشق می ‌ورزی نخست از سر برون کن خواجگی
شاه اگر در کوی عشق آید در این صورت گدا است

نعمت الله از سر صدق و صفا در نه قدم
ره روی کاینجا به عشق آید صفا اندر صفا است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.